وي افزود البته نمي توان در اين باره نظر قطعي داد به اين دليل كه حوزه سياسي قطر كاملا بسته و بافت سياسي اين كشور قبيله اي است از اين رو اطلاعات درستي كه بتوان بر اساس آن نظر داد از سيستم اطلاعاتي اين كشور رسوخ نمي كند.

اما در خصوص تغيير قدرت در راس حاكميت قطر نبايد تنها به مشكلات جسماني امير آن اشاره كرد که هاني زاده در اين باره گفت: قطر طي سال هاي گذشته به طور گسترده اي در تحولات خاورميانه بخصوص سوريه و عراق دخالت كرده و مخالفت هايي را به همراه داشته است. دوحه همچنين در امور كشورهايي همچون لبنان،‌ سودان، فلسطين و ... دخالت كرده است.

با توجه به اين مسائل مقامات آمريكايي از اين موضوع نگراني دارند كه با ادامه اين روند ممكن است كنترل قطر از دست خارج شود. بنابراين بايد پسر امير فعلي را جايگزينش كرد.

به گفته وي اينگونه دخالت ها و رفتارهاي قطر به خاطر جايگاه سياسي، تاريخي يا هويتي آن نيست. اما چون از منابع وسيع گازي و نفتي برخوردار است، همين مسئله دستش را براي دخالت و نفوذ در ديگر كشورها باز گذاشته است. مسئله بعدي نيز به پايگاه آمريكا در قطر باز مي گردد كه باعث شده واشنگتن نتواند از اين كشور بگذرد.

هاني زاده افزود: مجموع رفتارهاي سال هاي اخير قطر باعث شده تا اختلاف نظرهاي شديدي بين آمريكا و قطر پيش بيايد. در اين باره مي توان به اختلاف نظر دوحه در مورد مذاكره با تشكيلات خودگردان با رژيم صهيونيستي اشاره كرد كه همين مسئله باعث شد قطر به سمت جنبش حماس گرايش پيدا كند. اما اين چرخش با واكنش رژيم صهيونيستي مواجه شده كه با استفاده لابي خود در آمريكا به امير اين كشور فشار وارد آورده و سناريوي جايگزيني فرزندش را تقويت كرده است.

برخي از مقامات اسراييل و آمريكا بر اين اعتقاد هستند كه بي نتيجه ماندن مذاكرات رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان نتيجه سياست هاي دوحه است.

وي ياددآور شد: انتقال قدرت از پدر به پسر در قطر سابقه دارد از اين رو در تغييرات احتمالي آينده نيز نمي توان انتظار داشت كه مشكلات چنداني پيش بيايد اما اين انتظار وجود دارد كه تفاوت هايي در جهت گير هاي سياسي و تعديل هاي رفتاري در قبال مسائل منطقه صورت بگيرد.

اين كارشناس مسائل منطقه در اين باره كه آيا مردم نيز در اين مسائل دخالت و نقشي دارند گفت: با توجه به اينكه قطر كشوري بسته است نبايد انتظار داشت كه حوزه اجتماعي وارد چنين مسائلي شود. ضمن اينكه بسياري از ساكنان قطر بومي نبوده و بيش از هر چيز به دنبال فعاليت ها اقتصادي هستند. بنابراين در امور سياسي دخالت و مشاركت نمي كنند.